تئوری سیستم‌های خاکستری یک چارچوب علمی است که برای تحلیل و مدل‌سازی سیستم‌هایی با داده‌های ناقص یا نامطمئن طراحی شده است. این تئوری توسط پروفسور جولونگ دنگ در سال 1982 معرفی شد و از آن زمان تاکنون به عنوان ابزاری مؤثر در حوزه‌های مختلف علوم، از جمله مهندسی، علوم اجتماعی، مدیریت و اقتصاد، مورد استفاده قرار گرفته است.

در این تئوری، سیستم‌ها به سه دسته سفید، سیاه و خاکستری تقسیم می‌شوند. سیستم‌های سفید دارای اطلاعات کامل، سیستم‌های سیاه کاملاً ناشناخته، و سیستم‌های خاکستری بخشی شناخته و بخشی ناشناخته هستند. هدف اصلی این تئوری ارائه ابزارهایی برای استخراج اطلاعات ارزشمند از داده‌های محدود و تحلیل سیستم‌هایی است که در آن‌ها اطلاعات موجود کافی نیست یا دارای ابهام است.

تئوری سیستم‌های خاکستری با استفاده از مدل‌های ساده اما قدرتمند، قابلیت پیش‌بینی، تصمیم‌گیری و کنترل بهینه را در شرایطی که اطلاعات ناقص است، فراهم می‌کند. این تئوری در مسائلی نظیر پیش‌بینی روندها، تحلیل روابط پیچیده و ارزیابی سیستم‌های چندمتغیره بسیار مؤثر است. علاوه بر این، یکی از مزایای اصلی این تئوری، توانایی آن در کار با مجموعه‌های کوچک داده و ارائه نتایجی با دقت بالا است.

امروزه، تئوری سیستم‌های خاکستری به دلیل تطبیق‌پذیری بالا و کاربرد گسترده در مواجهه با چالش‌های دنیای واقعی، به یکی از ابزارهای کلیدی در تحلیل داده‌های نامطمئن تبدیل شده است.

دنیا از دیدگاه تئوری سیستم‌های خاکستری "خاکستری" است، زیرا اطلاعات و دانش انسانی درباره آن هرگز کامل و بی‌نقص نیست. این نظریه بیان می‌کند که انسان‌ها به دلیل محدودیت‌های شناختی و حسی، تنها به بخش‌هایی از داده‌ها و اطلاعات سیستم‌ها دسترسی دارند و هرگز نمی‌توانند به تمام جنبه‌های یک پدیده یا سیستم به طور کامل دست یابند. به عبارت دیگر، هر داده‌ای که انسان در اختیار دارد، ناقص است و نمی‌تواند تصویر کاملی از واقعیت ارائه دهد.

همچنین، در فرآیند درک، شناخت و تفسیر داده‌ها، انسان دچار سوگیری‌ها و اشتباهات متعددی می‌شود. این سوگیری‌ها، همراه با محدودیت‌های موجود در روش‌های اندازه‌گیری و مشاهده، منجر به تولید دانشی می‌شود که خود ناقص، موقت و قابل تغییر است. بنابراین، جهان از منظر سیستم‌های خاکستری، همیشه در حالت "خاکستری" باقی می‌ماند، چرا که دانش انسانی تحت تأثیر داده‌های ناقص و تفسیرهای ذهنی شکل می‌گیرد.

این مفهوم در تقابل با ایده "اطلاعات کامل" قرار دارد، که نشان می‌دهد حتی اگر تمام داده‌های موجود درباره یک سیستم جمع‌آوری شود، نمی‌توان تضمین کرد که هیچ داده‌ای از دست نرفته یا تحریف نشده باشد. به همین دلیل، تئوری سیستم‌های خاکستری بر این باور است که تمامی سیستم‌ها و داده‌ها تا حدی ناقص و ناپایدار هستند و انسان باید با این عدم قطعیت زندگی کند.